EN
DE
FA

سلام ریاضی متولد سال ۱۳۶۱ است. او دانش‌آموختهٔ دانشکدهٔ علومِ درمانی دانشگاه هایدِل‌بِرگ، آکادمی صدای وُرمز، دانشکدهٔ موسیقی دانشگاه هنر تهران و دانشکدهٔ زبان و ادبیات دانشگاه آزاد تهران است. ریاضی شاعر، آهنگ‌ساز، موسیقی‌درمانگر و صدادرمانگر است که از سوابق وی می‌توان به دبیری هیأت تحریریهٔ ماهنامهٔ «گزارش موسیقی» اشاره کرد. از این هنرمند همچنین مقالات تخصصی متعددی در حوزهٔ موسیقی و موسیقی‌درمانی در مجلات و روزنامه‌های مختلف منتشر شده.
سلام ریاضی معرف مدل «تداوم یادآوری؛ یک مدل پیشگیری موسیقی‌درمانی برای تحلیل حافظه» است. افزون بر این، وی «آچارصدادرمانی» را در ایران معرفی کرد و مُبدع ساز «چَنگِ‌تَن» شد. از دیگر فعالیت‌های او می‌توان به ترجمه اشاره کرد که در این راستا مجموعه‌شعر فلسفی «کمابیش خالی‌تر» سرودهٔ آندره‌آس آ. گئورگالیدس (شاعر یونانی) را به همت انتشارات پاتیزه، در تابستان ۱۴۰۰ روانه بازار شعر کرده.
وی دو آلبوم موسیقی دارد: «بین صفر» و «از بوشهر»

به‌عنوان موسیقی‌درمان‌گر

از ۱۴۰۱
موسیقی‌درمانگر
هِلیُس کلینیک اِمیل فُن بِرینگ، برلین
موسیقی‌درمانی فعال و پذیرا در طب تسکینی و پزشکی سالمندان

موسیقی‌درمانگر
پُرُ زِنیُرِ آیش‌بُردام، برلین
موسیقی‌درمانی فعال و پذیرا در زمینهٔ اختلالات حرکتی و شناختی

۱۴۰۰
موسیقی‌درمانگر و صدادرمانگر
مطب خصوصی موسیقی- و صدادرمانی، ایران
موسیقی‌درمانی پذیرا و صدادرمانی برای ملازمت و حمایت برابر بیماری

۱۳۹۸ – ۱۳۹۹
ابداع چَنگِ‌تَن
یک ساز زهی موسیقی‌درمانی، ایران
برای درک شنیداریِ صدا، هم‌زمان با حس بَساوِش و تحرک در بدن

۱۳۹۸
برگزارکننده و گردانندهٔ دوره‌هایی با پشتیبانی موسیقی‌درمانی
اجرای سفر و صدا در طبیعت، ایران
موسیقی‌درمانی فعال و پذیرا با موضوعات خلق‌وخو و سرزندگی

۱۳۹۷
موسیقی‌درمانگر و صدادرمانگر
معرفی و اجرای تُن‌پانکچر و ماساژ صوتی، ویتنام
صدا‌درمانی پذیرا با آچارصدا

۱۳۹۵ – ۱۳۹۸
برگزارکننده و گردانندهٔ دوره‌های موسیقی‌درمانی
سمینار-کارگاه‌های «موسیقی‌درمانی با فرهنگ سلامت»، داخل و خارج کشور
موسیقی‌درمانی فعال و پذیرا برای حمایت از فرآیند و گسترش ارتقای سلامت با تمرکز بر پیشگیری

۱۳۹۶
معرف مدل موسیقی‌درمانی
تداوم یادآوری
یک مُدلِ پیشگیریِ موسیقی‌درمانی برای تحلیل حافظه، هایدِل‌بِرگ/آلمان

۱۳۹۵ – ۱۳۹۷
موسیقی‌درمان‌گر و مددکار اجتماعی
ماریا فُن گرایم‌بِرگ هَوس، هایدِل‌بِرگ
موسیقی‌درمانی فعال و پذیرا با افراد دارای اختلالات شناخت و حافظه، سالمندان: پارکینسون، سکته و ضربهٔ مغزی

گردانندهٔ جلساتی با پشتیبانی موسیقی‌درمانی
کُمونی-کِر، هایدِل‌بِرگ
موسیقی‌درمانی فعال برای اختلال رشدیِ اوتیسم

۱۳۹۴
موسیقی‌درمان‌گر و مددکار اجتماعی
آگاپلِسیون بِتانی‌یِن لیندِن‌هُف، هایدِل‌بِرگ
موسیقی‌درمانی فعال و پذیرا با افراد دارای اختلالات شناخت و حافظه، سالمندان: پارکینسون، سکته و ضربهٔ مغزی

۱۳۹۳ – ۱۳۹۴
موسیقی‌درمان‌گر و مددکار اجتماعی
اقامتگاه هایدِل‌بِرگ، هایدِل‌بِرگ
موسیقی‌درمانی فعال و پذیرا با سالمندان و افراد دارای اختلالات شناخت و حافظه

۱۳۹۳
برگزارکننده و گردانندهٔ دوره‌های موسیقی‌درمانی
سمینار-کارگاه‌های تَن‌تُن با موضوع هارمونی بدن از طریقِ موسیقی، داخل و خارج کشور
موسیقی‌درمانی فعال برای ارتقای سلامت بدن

۱۳۹۲
تحقیق دربارهٔ مراسم زار
موسیقی‌درمانی‌بومی از خارگ؛ جزیره‌‌ای در خلیج فارس
تأثیر موسیقی‌‌ روی عارضهٔ شیزوفرنی، آلمان

۱۳۹۱ – ۱۳۹۲
دستیار‌ موسیقی‌درمان‌گر
بنیادِ توان‌بخشی هایدِل‌بِرگ
موسیقی‌درمانی فعال و پذیرا برای نوجوانان ناسازگار با جامعه، هایدِل‌بِرگ

کارآموزی
موسیقی‌درمانی با مبتلایان به سرطان، کلینیکِ توان‌بخشی و بخش عصب‌‌شناسی‌، اتریش

به‌عنوان هنرمند

۱۴۰۱
شعرخوانی و اجرای موسیقی
خوانش جهانی به فارسی و آلمانی
موسسهٔ ایران‌شناسی دانشگاه آزاد برلین

۱۴۰۰
انتشار کتاب
کمابیش‌تر خالی‌تر
برگردان انگلیسی به فارسی اشعار آندره‌آس آ. گئورگالیدس، ایران

۱۳۹۶
انتشار آلبوم
از بوشهر
چشم‌انداز صوتی از جنوب ایران (با حبیب مفتاح)، آلمان/ایران

۱۳۹۵
موسیقی فیلم
آهنگ‌سازی
پویا – از شهباز نوشیر – دریافت بیش‌از چهارده‌ جایزهٔ بین‌اللملی)، آلمان

انتشار آلبوم
پیاده
یک احساس از رقص و حرکت‌، آلمان

اجرای پیانو
آثاری از جان کیج
مدرسهٔ عالی هایدِل‌بِرگ، آلمان

کنسرت پیانو
بداهه‌نوازی
انجمن حرفه‌ای پیشگیری، هانوفر

یک پروژهٔ بداهه
اُوید
برای نواختن، خواندن، حرکت، بازیگری، سُرودن، نقاشی کردن و فیلم، برلین

۱۳۹۴
انتشار آلبوم
بینِ صِفر
بداهه‌نوازی با فارس اسحاق، آلمان

آهنگ‌سازی و اجرای موسیقی فیلم
مهاجر از چارلی چاپلین
چهارده‌اُمین فستیوال فیلم‌های صامت با موسیقی زنده”، هایدِل‌بِرگ/آلمان

بداهه‌نوازی
دوئت پیانو و کلارینت
اقامتگاه شهر هایدِل‌بِرگ (با فارس اسحاق)، آلمان

۱۳۹۳
تنظیم آواز‌هایی از مالولا
اجرا و کنسرت
دانشکدهٔ زبان‌شناسی دانشگاه هایدِل‌برگ، آلمان

آهنگ‌سازی و اجرای موسیقی فیلم
حاجی‌آقا آکتور سینما از اوانس اوهانیان
سیزده‌اُمین فستیوال فیلم‌های صامت با موسیقی زنده، هایدِل‌بِرگ/آلمان

مهارت‌‌ها

تجربه و تخصص
مدارک تحصیلی و دانشگاهی
مدیریت ریسک‌پذیری
معلومات زبانی

کار گروهی
خلاق
همدل
زیرک

قابلیت‌ها

عضویت و دارای تأییدیهٔ رسمی و بین‌المللی انجمن موسیقی‌درمانی آلمان (DMtG)

تأییدیهٔ رسمی و بین‌المللی موسیقی‌درمانی سیستم‌ عصبی از آکادمی نورولوژی موسیقی‌درمانی، آمریکا/هلند

تأییدیهٔ اعتبار هم‌حسی، هایدلبرگ

تأییدیهٔ همراهیِ با احترام، ملاقات و نوازش در مراقبت و درمان، هایدِل‌بِرگ

عضو صندوق اعتباری هنر

زبان‌ها‌

فارسی
آلمانی
انگلیسی
سواحلی

تحصیلات

۱۳۹۹ – ۱۴۰۰
صدا‌درمانی؛ آکادمی صدای آچارصدا، وُرمز/آلمان

۱۳۹۰ – ۱۳۹۳
موسیقی‌درمانی؛ دانشکدهٔ علوم درمانی بنیاد توان‌بخشی هایدِل‌بِرگ، آلمان

۱۳۸۶ – ۱۳۸۸
آهنگ‌سازی؛ دانشکدهٔ موسیقی دانشگاه هنر، تهران

۱۳۸۰ – ۱۳۸۵
سواحیلی (زبان و ادبیات شرق آفریقا)؛ دانشکدهٔ زبان و ادبیات دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات، تهران

داستان من و موسیقی

علاقۀ من به موسیقی، در سنین کودکی شکل گرفت. مهد کودک بودم که الفبای موسیقی را با ساز کی‌بُرد – که اون موقع‌ها همه بهش می‌گفتند اُرگ – زیر نظر آقای «مسعود شاهینی» در بوشهر شروع کردم. ایشان اولین معلم موسیقی من بودند.
در دورۀ دبستان، زیر نظر آقای «اصغر قربانی» مدتی پیانوی کلاسیک زدم. در دورۀ راهنمایی، به عنوان نوازندۀ کی‌بُرد و پیانو، به‌ گروه‌های سرود دانش‌آموزی پیوستم. بعد از آن با ساکسُفُن، کلارینِت، تُرُمپت و طبلِ بزرگ آشنا شدم. در کنار آن، سازهای کوبه‌ای بوشهر مثل دَمّام، ضرب‌وتیمپو، دایره‌زنگی و سنج را در مراسم‌ها اجرا می‌کردم. همین باعث شد که اجرای صحنه‌ای را به شکل‌های مختلف تجربه کنم. می‌دانیم که اجرای صحنه‌ای یا کنسرت برای هر موزیسینی، شرط است. خوش‌حالم که این تجربه در سنین نوجوانی برایم رقم خورد. در این دوره، آقایان «سعید احمدی»، و «علی‌رضا رضایی» مربی‌ و مشوق‌ من بودند. با ورود به دورۀ دبیرستان، فعالیتم در زمینۀ موسیقی کمرنگ شد و به شعر و ادبیات تمایل پیدا کردم. بعد از پیش‌دانشگاهی، عاشق ساکسُفُن شدم و نواختن آن را در تهران زیر نظر زنده‌یاد آقای «پرویز شهبازی» شروع کردم. به پیشنهاد ایشان، مبحث تئوری موسیقی را زیر نظر دوست قدیمی‌‌شان، آقای سرهنگ «احمدوند» که معلم موسیقی ارتش بودند، فرا گرفتم.
بعدازظهر یک تابستان در ساحل کیش قدم می‌زدم که با یک موزیسین آشنا شدم و به لطف موسیقی، با هم دوست شدیم. او مرا نزد آقای «حمیدرضا دیبازر» در تهران برد و با ایشان مباحث شنوایی و آنالیز، مبانی موسیقی، هارمُنی، کنترپوان، فرم و آهنگ‌سازی را به قصد تحصیل در دانشگاه، مَشق کردم. ایشان برای فراگیری مبانی اجرای موسیقی و آفرینش در موسیقی ایرانی، مرا نزد آقای «شریف لطفی» بردند و برای تمرین سُلفِژ و دیکتۀ موسیقی به آقای «امیر اسلامی» معرفی کردند. با تشویق این سه بزرگوار بود که در مقطع کارشناسی ارشد آهنگ‌سازی دانشکدۀ موسیقی دانشگاه هنر تهران تحصیل کردم. علاوه‌بر بهره‌گیری از اساتید برجستۀ دانشکده، آقایان «احمد پژمان»، «نادر مشایخی» و «مهران روحانی» بیشترین تأثیر را بر من گذاشتند.
پیش از ورود به دانشگاه، آقای «علی‌رضا افشار» مرا برای رپرتوار پیانو از چهار دورۀ موسیقی آماده ‌کردند. در همین دوران، به اتفاق پسر عمویم آقای «سروش ریاضی» – موسیقی‌دان و منتقد موسیقی – اجازۀ انتشار ماهنامۀ «گزارش موسیقی» را از وزارت ارشاد دریافت کردیم؛ اگرچه که چند سالی از درخواست مجوز ‌می‌گذشت. نقش رسمی من در نشریه، دبیر هیأت تحریریه بود؛ البته مطلب هم می‌نوشتم، مصاحبه هم می‌کردم. هم‌زمان با رَتق‌وفَتق امورات مجله و زندگی دانشجویی، مشغول تدریس دروس تاریخ و تئوری موسیقی، سُلفِژ و ساز‌شناسی در کنسرواتوار تهران و دانشگاه علمی‌کاربردی نیز شدم.
در تمام این مدت، مشغول آهنگ‌سازی برای فیلم، تأتر و آلبوم ‌بوده‌ام و در جاهای مختلف کنسرت‌ برگزار کرده‌ام.

داستان من و موسیقی

علاقۀ من به موسیقی، در سنین کودکی شکل گرفت. مهد کودک بودم که الفبای موسیقی را با ساز کی‌بُرد – که اون موقع‌ها همه بهش می‌گفتند اُرگ – زیر نظر آقای «مسعود شاهینی» در بوشهر شروع کردم. ایشان اولین معلم موسیقی من بودند.
در دورۀ دبستان، زیر نظر آقای «اصغر قربانی» مدتی پیانوی کلاسیک زدم. در دورۀ راهنمایی، به عنوان نوازندۀ کی‌بُرد و پیانو، به‌ گروه‌های سرود دانش‌آموزی پیوستم. بعد از آن با ساکسُفُن، کلارینِت، تُرُمپت و طبلِ بزرگ آشنا شدم. در کنار آن، سازهای کوبه‌ای بوشهر مثل دَمّام، ضرب‌وتیمپو، دایره‌زنگی و سنج را در مراسم‌ها اجرا می‌کردم. همین باعث شد که اجرای صحنه‌ای را به شکل‌های مختلف تجربه کنم. می‌دانیم که اجرای صحنه‌ای یا کنسرت برای هر موزیسینی، شرط است. خوش‌حالم که این تجربه در سنین نوجوانی برایم رقم خورد. در این دوره، آقایان «سعید احمدی»، و «علی‌رضا رضایی» مربی‌ و مشوق‌ من بودند. با ورود به دورۀ دبیرستان، فعالیتم در زمینۀ موسیقی کمرنگ شد و به شعر و ادبیات تمایل پیدا کردم. بعد از پیش‌دانشگاهی، عاشق ساکسُفُن شدم و نواختن آن را در تهران زیر نظر زنده‌یاد آقای «پرویز شهبازی» شروع کردم. به پیشنهاد ایشان، مبحث تئوری موسیقی را زیر نظر دوست قدیمی‌‌شان، آقای سرهنگ «احمدوند» که معلم موسیقی ارتش بودند، فرا گرفتم.
بعدازظهر یک تابستان در ساحل کیش قدم می‌زدم که با یک موزیسین آشنا شدم و به لطف موسیقی، با هم دوست شدیم. او مرا نزد آقای «حمیدرضا دیبازر» در تهران برد و با ایشان مباحث شنوایی و آنالیز، مبانی موسیقی، هارمُنی، کنترپوان، فرم و آهنگ‌سازی را به قصد تحصیل در دانشگاه، مَشق کردم. ایشان برای فراگیری مبانی اجرای موسیقی و آفرینش در موسیقی ایرانی، مرا نزد آقای «شریف لطفی» بردند و برای تمرین سُلفِژ و دیکتۀ موسیقی به آقای «امیر اسلامی» معرفی کردند. با تشویق این سه بزرگوار بود که در مقطع کارشناسی ارشد آهنگ‌سازی دانشکدۀ موسیقی دانشگاه هنر تهران تحصیل کردم. علاوه‌بر بهره‌گیری از اساتید برجستۀ دانشکده، آقایان «احمد پژمان»، «نادر مشایخی» و «مهران روحانی» بیشترین تأثیر را بر من گذاشتند.
پیش از ورود به دانشگاه، آقای «علی‌رضا افشار» مرا برای رپرتوار پیانو از چهار دورۀ موسیقی آماده ‌کردند. در همین دوران، به اتفاق پسر عمویم آقای «سروش ریاضی» – موسیقی‌دان و منتقد موسیقی – اجازۀ انتشار ماهنامۀ «گزارش موسیقی» را از وزارت ارشاد دریافت کردیم؛ اگرچه که چند سالی از درخواست مجوز ‌می‌گذشت. نقش رسمی من در نشریه، دبیر هیأت تحریریه بود؛ البته مطلب هم می‌نوشتم، مصاحبه هم می‌کردم. هم‌زمان با رَتق‌وفَتق امورات مجله و زندگی دانشجویی، مشغول تدریس دروس تاریخ و تئوری موسیقی، سُلفِژ و ساز‌شناسی در کنسرواتوار تهران و دانشگاه علمی‌کاربردی نیز شدم.
در تمام این مدت، مشغول آهنگ‌سازی برای فیلم، تأتر و آلبوم ‌بوده‌ام و در جاهای مختلف کنسرت‌ برگزار کرده‌ام.

داستان من و موسیقی‌درمانی

به دعوت زنده‌یاد آقای «افشین یداللهی» – روان‌پزشک و ترانه‌سرا – در کارگاهی با عنوان «تحولی در بودن» شرکت کردم که زنده‌یاد «فرهاد غریب» – کارگردان سینما و روان‌شناس – آن را در تهران برگزار می‌کرد. گرچه آن کارگاه، ارتباطی با موسیقی نداشت، اما نقطه‌عطفی در زندگی من شد. چرا؟ چون این سؤال برایم به‌وجود آمد که موسیقی چه را در خود نهفته دارد که بر جسم‌وجان آدمی می‌نشیند؟
غوطه‌ور در سؤالاتی ازین‌دست بودم که «موسیقی‌درمانی» را به عنوان یک پاسخ ‌یافتم؛ پدیده‌ای که آیین قومی و رسم آن در منطقۀ خودمان – جنوب ایران – حدود دو قرن قدمت دارد. به صرافت افتادم که آن را به صورت جدی و علمی دنبال کنم. اصرار داشتم که موسیقی‌درمانی را حتماً در دانشگاه و به عنوان یک رشتۀ آکادمیک مستقل تحصیل کنم. چنین رشته‌ای در دانشگاه‌های ایران وجود نداشت و هنوز هم اساساً تعریف نشده.
پس به آلمان رفتم و نهایتاً رشتۀ موسیقی‌درمانی را در دانشکدۀ علوم درمانیِ دانشگاه هایدِل‌بِرگ تحصیل کردم. مطالعات نظری و کارآموزی عملی در رشتۀ موسیقی‌درمانی، نگاه مرا نسبت به موسیقی متحول کرد و دیدگاه‌ تازه‌ای به‌ من بخشید. هنگام تحصیل، آقای «توماس کیمز» بیشترین تأثیر را بر من داشتند. بعد‌از فارغ‌التحصیلی، بُردِ تخصصیِ موسیقی‌درمانی برای سالمندان را در آکادمی آگاپْلِسیون و موسیقی‌درمانی برای اُوتیسم را در کُمونی‌کِر هایدِل‌بِرگ گذراندم و به عنوان موسیقی‌درمانگر حرفه‌ای مشغول به‌کار شدم. سپس در هلند بُردِ تخصصی ان.ام.تی را از آکادمی موسیقی‌درمانیِ نُرُلُژیک، زیر نظر آقای «میشاییل تَوت» بنیان‌گذار این تکنیک‌، دریافت کردم. پس از چند سال فعالیت مستمر، انجمن موسیقی‌درمانی آلمان، تأییدیۀ رسمی و بین‌المللی موسیقی‌درمانگری را برای من صادر کرد.
مدتی بعد، روی مبحث صدا و بیانِ صدا، ارتعاش و فرکانس‌های آکوستیک متمرکز شدم. از همین روی، دورهٔ عملیِ ابداع و ساختِ ساز را در کارگاه صدای دُیتس در برلین و زیر نظر شخص «بِرنهارد دُیتس» آموزش دیدم و در نتیجهٔ همان دوره بود که سازِ درمانیِ «چنگِ‌تَن» را در ایران ابداع کردم.
دورۀ تخصصی آچارصدادرمانی (تیونینگ‌فُرک) را در آکادمی آچارصدا زیر نظر «گئورگ گاربُوسکی» در آلمان گذراندم و به عنوان صدا‌درمانگر نیز، دامنۀ فعالیت حرفه‌ای‌ام را توسعه دادم.
«آچارصدا» نوواژه‌ای ترکیبی است که به عنوان برابرنهاد واژۀ فرانسویِ دیاپازون و واژهٔ انگلیسی تیونینگ، به ابتکار من پیشنهاد شده است.
سپس برای نخستین‌بار آچارصدادرمانی را در ایران معرفی کردم و در قالب‌ فعالیت‌های نظری و عملی به‌کار بردم.